«ԱԼԻՔ» – Հայկական Հարցերի ուսումնասիրութեան կենտրոն «ՀՈՒՍԿ»-ի ամէնամսեայ հանդիպումների շարանում, երէկ՝ յունիսի 21-ին տեղի ունեցաւ հերթական դասախօսական երեկոն, հաստատութեան կենտրոնատեղիում:
«Հայոց Ցեղասպանութեան ճանաչումը եւ դրա իրաւական հետեւանքները» թեմայի մասին դասախօսութեամբ հանդէս եկան իրաւաբան Էսֆանդեար Աբնուսը եւ Իսիկ Իւնանէսեանը:
Երկու բաժնից բաղկացած երեկոյի առաջին բաժնում Իսիկ Իւնանէսեանը համապարփակ գծերով ներկայացրեց Գերմանիայի Բունդեսթագում Հայոց Ցեղասպանութեան ճանաչման նախագծի քննարկման ու հաստատման պատմական ընթացքը՝ ընդգծելով այդ հարցում գերմանացի լրագրող Վոլֆգանգ Գուստի 2013-ին հրատարակած փաստագրական 800-էջանոց գիրքը, նաեւ Բունդեսթագում ազգութեամբ թուրք պատգամաւորների դրական դերը: Նա աւելացրեց, որ մօտաւորապէս երկու տասնամեակ է ինչ Գերմանիայում տարբեր սեմինարների շրջագծում քննարկւում է Հայոց Ցեղասպանութեան հարցը, ինչպէս նաեւ Գերմանիայի մեղսակցութիւնը՝ որպէս Օսմանեան կայսրութեան դաշնակից: Դասախօսը թւարկեց այն հանգամանքները, որոնք նպաստեցին Բունդեսթագում Հայոց Ցեղասպանութեան ճանաչմանը:
Օրւայ երկրորդ դասախօսը՝ Էսֆանդեար Աբնուսը քննարկեց Բունդեսթագում Հայոց Ցեղասպանութեան պաշտօնապէս ճանաչման հարցով ընդունւած բանաձեւի քաղաքա-իրաւական հետեւանքները: Նա ընդգծեց, որ Հայոց Ցեղասպանութեան հարցը համամարդկային բնոյթի է, քանի որ այսօր եւս տարբեր ձեւերով եւ տարբեր ազգերի մօտ կրկնւում է ցեղասպանութիւնները: Նա անդրադարձաւ ընդհանրապէս Ցեղասպանութիւն համարւող զանգւածային սպանութիւնների իրաւական կողմերին, եւ կարեւորեց այն հանգամանքը, որ Գերմանիայի կողմից Հայոց Ցեղասպանութեան ճանաչումը պատճառ կը դառնայ եւրոպական այլ երկրների կողմից Ցեղասպանութեան ճանաչման գործընթացին: Դասախօսն աւելացրեց, որ այդ քայլով Գերմանիան նաեւ միջազգային հանրութեան մօտ իր նկատմամբ եղած թիւր կարծիքները, որպէս ժամանակին Ցեղասպանութիւն իրականացրած երկիր եւս սրբագրեց: Պրն. Աբնուսը խօսեց այն հանգամանքների մասին, որոնց պատճառով ԱՄՆ-ը, որպէս Թուրքիայի ռազմավարական դաշնակից մինչեւ օրս պաշտօնապէս չի ճանաչել Հայոց Ցեղասպանութիւնը: Դասախօսը կարեւորութեամբ անդրադարձաւ Սեւրի պայմանագրին եւ Վիլսոնեան Իրաւարար վճռին, որոնք միջազգային ատեաններում լաւագոյն հիմքերն են Հայոց Ցեղասպանութեան իրաւական ճանաչման եւ Թուրքիայից հատուցում ստանալու համար:
Դասախօսութեան աւարտին հարցումների առիթ տրւեց, որոնց համապարփակ պատասխանեցին դասախօսները:
در جلسه ای: روند شناسایی رسمی نسل کشی ارمنیان از سوی پارلمان آلمان و پیامدهای حقوقی و اهمیت آن بررسی شد
در جلسه ای :
روند شناسایی رسمی نسل کشی ارمنیان از سوی پارلمان آلمان
و پیامدهای حقوقی و اهمیت آن بررسی شد
سه شنبه مورخ یکم تیرماه 1395،جلسه ای با موضوع اهمیَت شناسایی رسمی نسل کشی ارمنیان از سوی پارلمان آلمان و پیامدهای حقوقی آن با همت موسسه ترجمه و تحقیق هور در سالن اجتماعات آن موسسه برگزار گردید.
سخنرانان این جلسه آقایان ایساک یونانسیان،عضو هیأت مدیره موسسه ترجمه و تحقیق هور و پژوهشگر مسایل قفقاز و ترکیه و جناب آقای اسفندیار آبنوس وکیل پایه یک دادگستری و حقوقدان بودند.
در ابتدای جلسه ایساک یونانسیان به غیر منتظره بودن تصویب این لایحه در مجلس بوندستاگ آلمان اشاره کرده و گفت:
در خصوص ارائه لایحه شناسایی نسل کشی ارمنیان به مجلس و پارلمان آلمان باید این نکته را اذعان کنم که برخلاف لوایح ارائه شده در دیگر کشورها که می توان نقش جوامع و لابی ارمنی و دفاتر دادخواهی ارمنیان را پر رنگ دید در مورد آلمان لابی ارمنی کمترین نقش ممکن را داشته است زیرا ارمنیان در آلمان دارای جامعه ای نوپا هستند که بیشتر در چند سال اخیر و از مهاجرانی که از ایران و ارمنستان در آن جا ساکن شده اند تشکیل شده و برخلاف جوامع ارمنی ایران و فرانسه و آرژانتین جامعه ای سازماندهی شده نمی باشد.
از طرف دیگر به دلایل خاص سیاسی،نظیر روابط مستحکم اقتصادی و سیاسی آلمان با ترکیه و همچنین بواسطة حضور جمعیت قابل توجه ای از دیاسپورای ترک،و فشار آن ها،عملاً جامعه ارمنی نقشی نمی توانست ایفا کند.
یونانسیان در بخش دیگری از سخنان خود به چگونگی تصویب این لایحه در پارلمان آلمان پرداخته و گفت:
شاهد یا شریک جرم؟ این موضوعی بود که نزدیک به دو دهه پیش از سوی برخی محافل دانشگاهی و مورخان آلمان مطرح شد و برای اولین بار 11 سال پیش یعنی در سال 2005، و به مناسبت نودمین سالگرد نسل کشی ارمنیان لایحه ای از سوی برخی نمایندگان حزب سبزهای آلمان و سوسیال دموکرات به پارلمان آلمان ارائه گردید.که در این لایحه از پارلمان المان می خواست نسل کشی ارمنیان را به رسمیت شناخته و آلمان مسئولیت و کوتاهی خود در کشتار ارمنیان را بپذیرد.که پس از برگزاری چند جلسه و بحث و تبادل نظر نهایتاً بیانیه ای منتشر شد که تنها از نقش شرم آور امپراتوری آلمان در جنگ جهانی اول عذرخواهی می کرد.در این لایحه نه سخنی از نسل کشی ارمنیان به میان آمد و نه از تبعید های اجباری.
یونانسیان در ادامه گفت: چند سال بعد “کریستوفر بـِرگنـِر” نماینده محافظه کار پارلمان، پیش نویس جدیدی تهیه کرده و اصطلاح “نسل کشی” را بکار برد که دولت آلمان به خاطر رنجیده نشدن ترکیه از رأی گیری این پیشنویس جلوگیری کرد.
بعدها در اواخر سال 2014 مجدداً این لایحه از سوی حزب سبزهای آلمان به رهبری جم اوزدمیر یکی از رهبران این حزب به پارلمان ارائه شد. پیش نویس جدید با تأکید به اصطلاح “نسل کشی” به کمیسیون امور خارجی مجلس ارجاع شده، و حزب حاکم به پیش نویس فراکسیون حزب سبزها پیوست و مصوبه تاریخی شناسایی و محکومیت رسمی نسل کشی ارامنه در اجلاس روز دوم ماه ژوئیه پارلمان آلمان به تصویب رسید.
یونانسیان در ادامه سخنان خود به نقش آلمان در نسل کشی ارمنیان پرداخته و گناه و مسئولیت دولت آلمان در این زمینه را بر شمرد وی گفت:
طبق نوشته های مورخین و دیپلمات های آلمانی شاغل در امپراتوری عثمانی شکی باقی نمی ماند که بسیاری از نظامیان و سیاستمدارن آلمان، از متحد عثمانی خود حمایت بیچون و چرا کرده اند، در برخی موارد از نابودی ارمنیها استقبال کرده، منتقدان را وادار به سکوت و گزارشهای کشتار را سانسور کردند.
در بسیاری از مواقع نقش آلمان در سازماندهی از بین بردن ارمنیها مخفی بود و در برخی مواقع غیرمستقیم. اما در برخی موارد به دستور مستقیم مقامات آلمانی کوچ اجباری صورت گرفته که به کشته شدن دستهجمعی ارمنیها انجامیده است.
همچنین آلمان ها نقش بسزایی در سانسور اخبار مرتبط با نسل کشی ارمنیان بر عهده داشته است به عنوان مثال کلیسای پروتستان آلمان یکی از ارگان هایی بوده که وظیفه سانسور اطلاعات را بر عهده داشته است.
یونانسیان در ادامه گفت:
کتابی که در سال 2013 تحت عنوان «نسل کشی ارمنیان1915-1916،بر اساس آرشیو وزارت امور خارجه آلمان» توسط ولفگانگ گوست مورخ و سردبیر اجرایی سابق روزنامه اشپیگل چاپ آلمان منتشر ساخت تأثیر بسزایی در محافل سیاسی و تاریخی آلمان بر جای گذاشت زیرا در این کتاب برای اولین بار بیش از 200 سند و مدرک از نامه نگاری های مقامات بلند مرتبه آلمان و دیپلمات های شاغل در امپراتوری عثمانی منتشر شد که همه دال بر آگاهی و مشارکت امپراتوری آلمان در قضیه نسل کشی ارمنیان داشت.و نقش آلمان را بیشتر از یک شاهد نشان می داد.
یونانسیان در ادامه سخنان خود با اشاره به تحقیقات انجام گرفته از سوی مورخین ترک نیز گفت:
در خصوص نسل کشی ارمنیان و نقش آلمان ، نامیک چینار نویسنده و محقق تُرک طی هفت سال تحقیق در آرشیو های به جا مانده در ترکیه معتقد است:
در طول جنگ جهانی اول بیش از 7000 جاسوس و 35000 هزار درجه دار، آلمانی در ترکیه حضور داشتند که رهنمود های لازم را جهت نابودی ملت ارمنی در اختیار افسران ترک قرار می دادند و عده بسیار زیادی از این درجه داران در جنگ جهانی دوم جزء ارتش نازی آلمان شده و همان فجایع را برای یهودیان رقم زدند.
چینار معتقد است که این اسناد نشان می دهند که حکومت نازی طرح و برنامه ریزی برای هولوکاست یهودیان را از نابودی و نسل کشی ارمنیان در ترکیه آغاز و تمرین کرده بود.
یونانسیان در خصوص رآی آوردن لایحه جدید در پارلمان آلمان گفت:
جم اوزدمیر در طول یک سال گذشته کوشش های فراوانی انجام داد و در وهله نخست توانست 10 تن دیگر از نمایندگان ترک تبار پارلمان آلمان را با خود همسو کند وی در طول بیش از یک سال جلسات مختلفی با دیگر احزاب ترکیه برگزار کرده و در این مورد به تبادل نظر پرداختند. همچنین اظهارات ماه آوریل گذشته یواخیم گائوک رئیس جمهورآلمان که در مراسم صدو یکمین سالگرد نسل کشی ارمنیان در برلین ایراد شد و او نسل کشی ارمنیان را به رسمیت شناخت و همچنین شناسایی این واقعه از سوی اتحادیه اروپا و سخنان بسیار تاثیر برانگیز پاپ فرانسیس رهبر کاتولیک های جهان، راه را برای بررسی مجددو تصویب این لایحه در پارلمان آلمان هموار کرد.
یونانسیان در ادامه گفت:
همه ما می دانیم که امروز روابط ترکیه و آلمان به دلیل جنگ های خاورمیانه و سرازیر شدن آورارگان از مرزهای ترکیه به سوی اروپا،مسئله لغو ویزای شهروندان ترکیه به اتحادیه اروپا،باج خواهی های سیاسی اردوغان و دولتش از آلمان و اتحادیه اروپا، و همچنین زمزمه های حمایت ترکیه از گروه تروریستی داعش، دوران دشواری را سپری می کند و برای آلمان و البته اروپا بسیار مهم بود که بتوانند افسار ترکیه را به دست گرفته و به نوعی از اهرم های بازدارنده و تنبیهی سیاسی استفاده نمایند.که تصویب لایحة شناسایی رسمی نسل کشی ارمنیان در پارلمان آلمان، فارغ از بعد انسانی و تعهد اخلاقی نمایندگان آلمان یکی از این اهرم های بازدارنده و تنبیهی بود و از طرفی مهر تأئیدی بر دموکراسی سیاسی مدرن آلمان نیز زد.
در انتها یونانسیان ضمن بر شمردن اهمیت تصویب لایحه شناسایی نسل کشی ارمنیان از سوی پارلمان آلمان برای ارمنیان و ارمنستان گفت:
در وهله نخست باید گفت هر چقدر کشورهای مهم بیشتری این واقعه را به رسمیت بشناسند می تواند حقانیت و قدرت چانه زنی ارمنیان در مجامع بین المللی را قوت بخشیده و راه را برای ارائه دعوی حقوقی به دادگاه های بین المللی هموار سازد.
از طرفی آلمان به عنوان کشوری که متحد نظامی ترکیه در جنگ جهانی اول محسوب می شد این جنایات را محکوم و شناسایی کرد.یعنی می توان گفت به عنوان متحد ترکیه و ناظر بر اعمال آن کشور در این نسل کشی تمام آن چیزی که ارمنیان اعتقاد دارند را اثبات و در عمل بر تمام ادعاهای ترکیه مبنی بر اینکه این واقعه نسل کشی نبوده است خط بطلان کشید.
همچنین آلمان به عنوان متحد ترکیه کوتاهی و مسئولیت خود را در قبال این نسل کشی پذیرفته است. و چنانچه در آینده بحث پرداخت غرامت پیش آید شاید ارمنیان بتوانند از آلمان نیز درخواست غرامت کنند.
همچنین شناسایی رسمی نسل کشی ارمنیان از سوی آلمان ،راه را برای شناسایی رسمی این واقعه از سوی دیگر کشورهای جهان که تاکنون موضع منفعل و گاه غیر مسئولانه برگزیده بودند را هموار و تسریع می کند.
موضوع مهم دیگر در تصویب این لایحه آن است که این موضوع بار دیگر تیتر اول روزنامه های دنیا شده و روزنامه نگاران و سیاستمداران بسیاری در این باره به اظهار نظر پرداختند و از کشورهای خود خواستند روش و منش آلمان را در پیش بگیرند.
شناسایی رسمی نسل کشی از سوی آلمان این امید را زنده خواهد کرد، که اسناد و مدارک مهم طبقه بندی شده دیگری که در آرشیوهای آلمان موجود است در دسترس مورخین قرار بگیرد.
پس از تصویب لایحه شناسایی نسل کشی ارمنیان در پارلمان آلمان امروز بحث تدریس تاریخ نسل کشی ارمنیان در کتاب های درسی مدارس آلمان مطرح شده که این نیز یکی از موارد مثبت شناسایی این لایحه است زیرا بیش از سه و نیم میلیون مهاجر ترک در آلمان وجود دارند و کودکان این مهاجرین می توانند با این واقعیات آشنا شوند و در آینده می تواند مثمر ثمر واقع گردد.
در انتها نیز شناسایی رسمی نسل کشی ارمنیان از سوی آلمان متحد ترکیه و پوشش خبری گسترده آن در اروپا و جهان، می تواند آن قسمت از جامعه ترکیه را که تاکنون در بی خبری کامل به سر می بردند بیدار و نسبت به تاریخ گذشته خود حساس وکنجکاو نماید و. همچنین می تواند حقانیت آن دسته از روشنفکران ترکیه که تا کنون در مورد نسل کشی ارمنیان به اظهار و نظر می پرداختند و از سوی دولت تحت پیگیرد قرار می گرفتند را ثابت کند.
در بخش دوم جلسه،بررسی پیامدهای حقوقی رآی پارلمان آلمان مورد بررسی قرار گرفت که آقای اسفندیار آبنوس در سخنانی گفت:
پارلمان آلمان “بوندستاگ” در دوم ژوئن با رای نزدیک به اتفاق آرا نسل کشی ارمنیان و سایر اقلیت های مسیحی در سالهای 1915 و 1916 را به رسمیت شناخت و به جمع کشورها و سازمانهای بین المللی پیوست که نسل کشی را به رسمیت شناخته اند. از جمله اتحادیه اروپا، فرانسه، روسیه، آرژانتین، کانادا و… و بدینسان جامعه بین الملل گام مهمی به سوی تحمیل مسئولیت سیاسی و حقوقی دولت ترکیه در قبال این نسل کشی برداشت.
مبنای حقوقی:
نسل کشی برگرفته از واژه “Genoscide” مرکب از Genos به معنی نسل و نژاد و Cide به معنی کشتار است و مبدع آن یک وکیل یهودی بنام رافائل لمکین در موضوع هولوکاست و دادگاه نورنبرگ میباشد. متعاقبا سازمان ملل متحد در 1348 کنوانسیون منع و مجازات نسل کشی را در سال 1948 تصویب کرد.
طبق کنوانسیون مذکور مقامات دولتی و دولتهای عضو در صورت تخطی از کنوانسیون مسئولیت قضایی دارند و قابل پیگردند و چنانچه محکمه دولت محل جنایت برای تعقیب متهمین شروع به رسیدگی نکند دادگاه کیفری بین المللی به موضوع رسیدگی میکند.
با تطبیق وقایع تاریخ بشر میتوان مواردی را درخور توجه قرار داد از جمله کشتار یهودیان توسط نازیها، کشتار توتسی ها توسط نظامیان هوتو در رواندا، کشتار جنگ بوسنی توسط صربها، و اخیرا هم نسل کشی کردهای ایزدی شنگال توسط داعش.
آقای آبنوس در ادامه گفت:
در مورد نسل کشی ارمنیان در 1915 مواردی حائز اهمیت هستند که عبارتند از:
اول:
ابعاد گسترده این موضوع است که حدود یک و نیم میلیون ارمنی که غیرنظامی بودند توسط دولت رسمی عثمانی به قصد نابودی مردمان غیرترک و وغیر مسلمان و النهایه نابودی حداکثری این جمعیت ها و استحاله باقیمانده آنها برای ملت سازی و ایجاد ملت یکدست در این کشور اتفاق افتاد.
دوم:
اینکه در سوابق این دولت ایدئولوژیک مبتنی بر جریان های حاکم نژادمحور، نسل کشی محدود به ارمنیان نشد و هزاران یونانی، آشوری، و کردهای علوی در دورانهای مختلف قربانی این ایدئولوژی شدند و این جریان ها همچنان در هیأت های حاکمه این کشور در دولت های متوالی با هر نام حزبی بر قرار بوده اند و اکنون نیز در یک سطح فراگیر شاهد نوعی تکرار این روند در مورد کردها در داخل این کشورهستیم.
سوم:
دولت مردان این کشور تا کنون حاضر به پذیرفتن نسل کشی و پاکسازی نژادی ارمنیان در آناتولی نیستند و به تبع آن هیچگاه مسئولیت سیاسی و حقوقی این فاجعه را نپذیرفته و در پی جبران خسارات مادی و حتی معنوی این نسل کشی بر نیامده اند.
چهارم:
اینکه در سیاست خارجی خود و در خارج از مرزهای ترکیه نیز مروج اندیشه های تنش آفرین بین گروه های نژادی در منطقه است. لذا اینجاست که اقدامات سیاسی و حقوقی بین المللی از جمله قطعنامه پارلمان آلمان در مهار این جریان ایدئولوژیک و جلوگیری از تداوم و تکرار این وضعیت واجد اهمیت کلان است.
آقای ابنوس در ادامه سخنان خود در خصوص اهمیت حقوقی و سیاسی این قطعنامه گفت:
اول:
ابتدا اینکه خود کشور آلمان در سابقه تاریخی خود در جنگ جهانی تجربه نسل کشی علیه یهودیان را توسط دولت رسمی آلمان دارد و اکنون خود در مبارزه با نسل کشی پرچم دار و تبدیل به قدرتی بازدارنده علیه اقدامات نژادپرستانه سیستماتیک شده است.
دوم:
آلمان یکی از قدرت های بزرگ جهان، عضو موثر و تعیین کننده اتحادیه اروپا و عضو گروه 7 می باشد. فلذا این قطعنامه پارلمان آلمان آنهم با اکثریت قریب به اتفاق و با اجماع همه احزاب آن کشور بیانگر خواستی همگانی در جامعه آلمان و به نوعی اروپا برای توجه ویژه به نسل کشی ارمنیان دارد
سوم:
بیش از سه میلیون مهاجر ترک از دهه های پیش در آلمان زندگی میکنند و به همراه دولت ترکیه تحرکاتی داشتند برای اینکه مانع از تصویب موضوع شوند اما کمترین اثری نداشتند و این علاوه بر شکست سیاست خارجی ترکیه نشان ضعف نهادهای مدنی ترکی در خارج از کشور دارد.
چهارم:
شاهد اثر این نوع مصوبات را ما عقب نشینی مقامات ترکیه دیده ایم. در سال 2014 اردوغان برای اولین بار بعنوان نخست وزیر ترکیه کشتار ارمنیان را تسلیت گفت. این موضوع که یک تحول در سیاست خارجی ترکیه محسوب می شود نمی تواند ناشی از تغییر ایدئولوژی مبنی بر ترکیبی از نژاد و تا حدی مذهب باشد بلکه باید آنرا متاثر از فشار حقوقی،سیاسی بین المللی از جمله به رسمیت شناختن نسل کشی ارمنیان توسط دولت ها و سازمان های بین المللی و همچنین افکار عمومی جهان در قبال این موضوع دانست.
آبنوس در مورد میزان توان تقابل ترکیه در قبال تصویب این لایحه گفت:
در اولین اقدام دولت ترکیه سفیرش را از آلمان فرا خواند. رییس جمهور، نخست وزیر و سایر مقامات اقدام مجلس آلمان را محکوم کردند اما در ظرفیت ترکیه برای تقابل با اقدام پارلمان آلمان جای تامل دارد. چون این اقدام فقط محدود به آلمان نیست بلکه خود اتحادیه اروپا و بسیاری از کشورهای اروپایی اقدامی مشابه پارلمان آلمان داشته اند حتی فرانسه انکار نسل کشی ارامنه را جرم انگاری کرده است. فلذا به نظر نمیرسد ترکیه علیرغم داشتن موقعیت ژئوپولتیک مهم، قدرت مانور چندانی برای تقابل در این خصوص در حوزه های حقوقی و سیاسی مانند مهاجرت داشته باشد.
آبنوس در انتها به اثر این قطعنامه بر اقلیت های ترکیه پرداخته و گفت:
هرچند این قطعنامه فی النفسه اثر اجرایی حقوقی چندانی ندارد اما نوعی توان بازدارندگی در مورد رفتار مشابه حکومت ترکیه با اقلیت های باقیمانده این کشور دارد. از طرفی این روند فشار سیاسی و حقوقی بر حکومت ترکیه، به اقلیتها این امکان را میدهد که با تکیه بر سوابق مخدوش حکومت ترکیه در رفتار با اقلیت ها، مطالبات هویتی خود را جدی تر دنبال کنند حتی موجب نوعی همگرایی تاکتیکی بین اقلیت ها اعم از علویان، کردها و ارمنیان در این کشور برای مقاومت و دستیابی به حقوق خود در برابر حکومت این کشور شده است.
در انتهای جلسه نیز پرسش و پاسخ برگزار کردید که سخنرانان به مقام پاسخگویی برآمدند.
نوشته شده توسط گروه مطالعات سیاسی موسسه ترجمه و تحقیق هور