منبع:رادیوی ملی ارمنستان
زادیک خانزادیان، دانشمند و کارتوگراف معروف ارمنی بود که در سال 1919 نقشه ارمنستان متحد را به کنفرانس صلح پاریس ارائه کرد. این نقشه هم اکنون در کتابخانه ملی فرانسه نگهداری می شود.
خانزادیان در شهر ازمیر ترکیه زاده و بعد از اتمام تحصیلات متوسطه عازم پاریس شده و پس از تحصیل در رشته کارتوگرافی به عنوان کارشناس در نیروی دریایی فرانسه استخدام شده است. وی از طرف ارتش فرانسه در استامبول و بلغارستان خدمت کرده و بانی «اطلس ارمنستان تاریخی» می باشد که دو بار در فرانسه و ارمنستان چاپ شده است.وی همچنین مشاور امور کارتوگرافی و تعیین مرزها برای سازمان ملل متحد بوده و همزمان به عنوان افسر نیروی دریایی در مرکز کارتوگرافی دولتی فرانسه خدمت کرده است. خانزادیان بعدها و طی دوران جنگ جهانی دوم علیه اشغالگران نازی در فرانسه قیام کرده و دارای مدال لژیون افتخاری فرانسه است.
کنفرانس صلح پاریس نام کنفرانسی بود که در آن دولتهای متفقین بر سر آینده پس از جنگ و کشورهای شکست خورده تصمیم گرفتند.در این کنفرانس هنگامی که آلمانها آتشبس و پایان جنگ را پذیرفتند به اصول چهاردهگانه وودرو ویلسون رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا چشم داشتند. با این حال طرح ویلسون دیگر قدرتها همچون امپراتوری بریتانیا و فرانسه را نگران ساخته بود، زیرا این طرح، سرشتی ضد استعمارگری داشت، و منافع بریتانیا و فرانسه را با تهدید مواجه می ساخت. اما از مهمترین نتایج اصول چهاردهگانه وودرو ویلسون ، استقلال لهستان و برخی کشورهای اروپایی بود.
پس از پایان جنگ و با اصرار فرانسه مبنی بر اینکه فرانسه از سوی آلمان مورد تهدید است آلمان خلع سلاح شد و نهایتاً کنفرانس صلح پاریس با قبول این شرایط از سوی آلمان و امضای آن در ژوئن ۱۹۱۸ و به اجرا درآمدن آن در ژانویه ۱۹۲۰ پایان یافت.
ارمنیان نیز که یکی از بزرگترین قربانیان جنگ جهانی اول محسوب می شدند، برای طرح خواستههای خود دو هیئت نمایندگی به پاریس فرستادند. اولی هیئت نمایندگانی از طرف دولت اولین جمهوری ارمنستان به ریاست «آوتیس آهارونیان» و دومی هیئت ملی ارمنی به نمایندگی از سوی ارمنیان ساکن در ارمنستان غربی«شرق ترکیه کنونی» به ریاست «بوغوس نوبار پاشا»
ارمنیانی که از نسلکشی جان سالم به در برده بودند و در سال ۱۹۱۹ به ترکیه بازگشته بودند فکر میکردند که ممکن است ارمنستان غربی تبدیل به کشور خودمختار تحت قیمومیت فرانسه شود. اینان درواقع چنین راه حلی را میخواستند، اما مظهر اصلی مسئله ارمنیان، همان جمهوری ارمنستان و مطالبات آن نسبت به شهرها و شش ولایت ارمنی نشین ترکیه بود.
در طول سال ۱۹۱۹ ، قدرتهای بزرگ نسبت به متحدین خود، که در بحرانیترین لحظات جنگ در کنارشان بودند، بی علاقگی نشان دادند. ارمنیان میخواستند که استقلال دولتشان را به رسمیت بشناسند و تسلیحاتشان را تأمین کنند اما هیچکدام از این موارد تحقق نیافت و در تمامی طول سال ۱۹۱۹ تنها گندم آمریکایی آن هم از سوی بنیاد کمکرسانی خاور نزدیک به ارمنستان ارسال شد. با توجه به مفاد اعلامیه وودرو ویلسون در خصوص تحتالحمایگی کشورهای ناتوان و کوچک برای احراز شرایط استقلال باعث شد تا فرانسه و انگلیس تحتالحمایگی ارمنستان را به آمریکا بسپارند و بدین ترتیب کمیته آمریکایی استقلال ارمنستان تحت ریاست وودرو ویلسون تشکیل شد.
به دنبال آن کنگره ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۱۹ یک هیئت ۵۰ نفری به ریاست ژنرال جیمس هاربرد، به منطقه قفقاز، خاور نزدیک و خاور میانه فرستاد تا درباره شرایط آن مناطق که برای آمریکا قابل توجه بود تحقیق و به کنگره گزارش دهند. در این گزارش ذکر شده بود که برای تأمین شرایط تحتالحمایگی ارمنستان حداکثر دویست هزار سرباز ضروری است و پیشنهاد میشد که ۲ لشکر «۵۹ هزار سرباز» به ارمنستان فرستاده شود.
در پی این گزارش مجلس سنا و کنگره ایالات متحده آمریکا به دنبال سیاستهای عدم مداخله خود از هر گونه دخالت نظامی در امور ارمنستان سرباز زدند. بعدها مرز ارمنستان و ترکیه طی حکم حکمیت وودرو ویلسون رئیس جمهور آمریکا، توسط زادیک خانزادیان ترسیم و به امضای ویلسون رسید. این نقشه سپس در کنفرانس صلح «سور» مورد بررسی قرار گرفت اما به علت تضاد منافع کشورهای بزرگ و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی، خواست به حق ارمنیان هیچگاه جامه عمل نپوشید.
پیمان قارص اگر چه امروزه مبنای مرز ترکیه با جمهوری ارمنستان محسوب میشود، اما از منظر حقوق بینالملل از وجاهت کافی برخوردار نیست و میتواند همواره به عنوان عامل تنش و تهدید در روابط بین ترکیه و ارمنستان بهشمار آید. از آنجایی که سه جمهوری قفقاز (ارمنستان، آذربایجان و گرجستان) در زمان امضای این پیمان کشورهای مستقلی نبودند، این معاهده وجاهت بینالمللی ندارد. این پیمان حداقل به جمهوری ارمنستان تحمیل شدهاست؛ و مبنای آن عهدنامه مسکو (۱۹۲۱) است که میان دولت شورایی روسیه فدراتیو سوسیالیستی (بلشویکها)، و مجلس کبیر ملی ترکیه منعقد شدهاست.
در سال ۱۹۲۱ در زمان امضای این پیمان هیچکدام از دولتهای بلشویکی روسیه و کمالیون ترکیه از سوی جامعه بینالمللی به رسمیت شناخته نشده بودند. پس در نتیجه این معاهده وجاهت بینالمللی ندارد.
طبق گفته های ژاک خانزادیان پسر زادیک خانزادیان وی بارها در دیدار با نمایندگان ارمنستان شوروی و اتحاد جماهیر شوروی در باره سرنوشت معاهدات بین المللی در خصوص ارمنیان و ارمنستان مذاکره کرده و نظر آنان در باره احتمال الحاق استان قارص به ارمنستان را جویا شده است. آنان همیشه گفته اند که ارمنستان شوروی کشور مستقلی نبوده و نمی تواند در باره سیاست خارجی در مجامع بین المللی چانه زنی کند.
زادیک خانزادیان در سال 1960 یکبار نیز فرصت مذاکره با نیکیتا خروشچوف رهبر شوروی را کسب کرده و از وی در باره آینده استان قارص و احتمال الحاق مجدد آن به ارمنستان سوال نموده است. خروشچوف در پاسخ پرسش خانزادیان گفته بود که مسائل این چنینی بعد از پایان جنگ ها حل و فصل می گردند.