پژوهشگر مسایل قفقاز و ترکیه:
ادعاهای مطرح شده در خصوص 20 درصد اشغال سرزمین جمهوری آذربایجان و یک میلیون آواره تحریفی بیش نیست.
گزیده ای از مصاحبه اختصاصی گروه مطالعات سیاسی موسسه ترجمه و تحقیق هور با ایساک یونانسیان،پژوهشگر مسایل قفقاز و ترکیه
اختلافات سرزمینی و مشکلات موجود میان ارمنستان و آذربایجان از آن هنگام به وجود آمد که کمونیست ها تصمیم گرفتند قراباغ علیا را با 87% جمعیت ارمنی و نخجوان را که به طور سنتی دارای جمعیت ارمنی بود به جمهوری آذربایجان واگذار کنند. در 1921م، دولت آذربایجان تصمیم گرفت قراباغ و نخجوان را به ارمنستان واگذارد، تصمیمی که مورد استقبال ارمنستان قرار گرفت ولی در 1923م، استالین به دنبال تهدید افراطی های تُرک و به منظور حفظ منافع خویش به طور یک سویه این تصمیم را وارونه کرد وسرزمین های نامبرده را به آذربایجان بخشید. این سیاست تقسیم و حکومت استالین بود که در سطح سرزمین وسیع شوروی اعمال می شد.
مشکلاتی که از آن زمان آغاز شده بود با بی توجه ای حکومت مداران شوروی و فشارهای روزافزون مقامات آذربایجانی بر جمعیت اکثریت ارمنی نشین قراباغ ادامه یافت تا اینکه از نیمه های 1980م و به دنبال زمزمه های اصلاحات ارمنیان قراباغ تقاضای خود را مبنی بر جدایی منطقه از آذربایجان شوروی و الحاق آن را به ارمنستان خواستار شوند. در 20 فوریه 1988م، نمایندگان مجلس مردمی منطقۀ قراباغ طی نشستی فوق العاده به صورت یک پارچه تصمیم گرفتند:
«با توجه به درخواست مردم رنجدیدۀ قراباغ کوهستانی از شورای مرکزی آذربایجان شوروی و ارمنستان تقاضا می شود با درک احساسات عمیق و حقوق پایمال شدۀ مردم در طی سالیان گذشته جدایی از کشور آذربایجان شوروی و الحاق مجدد به کشور مادری، ارمنستان، تحقق بخشیده شود».
این درخواست مردم قراباغ با مخالف مسکو روبرو شد و به دنبال خود اعتصابات سراسری و درگیرهای قومی پراکنده در قراباغ را به وجود آورد در 28 فوریه، میخائیل گورباچوف، رئیس وقت حزب کمونسیت اتحاد جماهیر شوروی، طی بیانیه ای خطاب به مردم ارمنستان و آذربایجان مردم دو کشور را به آرامش و بلوغ سیاسی و برگشت به زندگی عادی دعوت کرد.
این اقدام از سوی ارمنیان با خوشبینی و امید به آینده پذیرفته شد. اعتصابات پایان یافت و مردم به سرکارهای خود بازگشتند و قرار شد خسارات برجای مانده از اعتراضات نیز جبران شوند.
اما این بلوغ سیاسی در آذربایجان روندی برعکس داشت و به گونه ای دیگر تعبیر شد. آذربایجانی های ماورای ارس طی روزهای 27 ـ 29 فوریه قتل عام ساکنان ارمنی سومگائیت در جمهوری آذربایجان را پی ریزی کردند و در نتیجه تعداد زیادی از مردم بی گناه شهر قربانی این اقدام جنایت کارانه شدند. پس از واقعۀ سومگائیت، مهاجرت اجباری یا به بیان بهتر فرار ارمنیان از دیگر شهرهای آذربایجان شروع و پس از مدت کوتاهی به مهاجرت دسته جمعی تبدیل شد. هدف آذربایجان از این اقدام نشان دادن عواقب ماجرا در مورد خواسته های به حق ارمنیان قراباغ بود. در 15 ژوئن 1988م، شورای مرکزی حزب کمونیست ارمنستان، طی نشستی فوق العاده، درخواست مردم قراباغ برای الحاق به سرزمین مادری را مطابق ماده 3 قانون اساسی اتحاد جماهیر شوروی یعنی «اصل حق تعیین سرنوشت ملت ها» پذیرفت.
با استقلال جمهوری های ارمنستان و آذربایجان ،و اعلام خود مختاری قراباغ ،مسئله درگیری های دو کشور ابعاد دیگری یافت.اگر تا این مرحله بحران قراباغ بیشتر بحرانی بود که حاکمیت مسکو را دچار دردسر ساخته بود و در مراحل اولیه نیز حل و فصل مسئله از مقامات مسکو انتظار می رفت ،از این پس بحران قراباغ بیشتر به دیده مسئله ای نگریسته می شد که تنها مبانی استقلال دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان را با خطر مواجه ساخته بود.
اما از آنجا که جمهوری آذربایجان اصل خود مختاری قراباغ را نپذیرفت تفاوتی از لحاظ حل مناقشه قراباغ حاصل نشد و در پی خود جنگ قراباغ و مناقشات سرزمینی را به ارمغان آورد.همچنین جمهوری آذربایجان با مطرح ساختن برخی ادعاها و بزرگنمایی در اعداد و ارقام، نظیر اشغال بیست درصد از اراضی خود و آواره شدن بیش از یک میلیون نفر سعی داشته تا از این طریق به این مناقشه دامن زده و افکار عمومی را منحرف سازد.
در اینجا لازم می دانم که این ادعاها را بررسی کرده و پاسخ دهم.
ادعای اشغال بیست درصد از مساحت جمهوری آذربایجان
جمهوری آذربایجان در تمامی منابع رسمی مساحت کشور خود را با احتساب قراباغ و نخجوان 86600 کیلومتر مربع ذکر می کند که در این بین مساحت قراباغ علیا «4400 کیلومتر مربع»است. حال چنانچه مساحت قراباغ علیا را از مساحت کل کشور آذربایجان کم کنیم به رقم «82200 کیلومتر مربع» می رسیم. چنانکه بخواهیم ادعای 20% را از این مساحت محاسبه کنیم به رقم «16.440 کیلومتر مربع» می رسیم که می بایست تحت اشغال نیروهای ارمنی باشد، در حالی که نیروهای ارمنی با احتساب قراباغ علیا «4400 کیلومتر مربع» مساحتی بالغ بر « 11400 کیلومتر مربع» تحت کنترل خود دارند تفریق این اعداد از یکدیگر مشخص می کند که تنها« 7060 کیلومتر مربع» از سرزمین آذربایجان در اشغال نیروهای ارمنی است که چیزی کمتر از 7 درصد از مساحت کل جمهوری آذربایجان را شامل می شود.
همچنین لازم به ذکر است که با توجه به موقعیت جغرافیایی جمهوری خود مختار قراباغ، نیروهای ارمنی هیچ ادعایی در خصوص مناطق اشغالی نداشته و تنها این کشور برای مقابله با تجاوزات مکرر دولت باکو، ناگزیر از کنترل این مناطق،تا زمان حل کامل مناقشه می باشند.از طرف دیگر به شهادت اسناد و بناهای تاریخی موجود مناطقی نظیر کارواچار ( کلبجر ) و…جزیی از قراباغ تاریخی بوده اند که در زمان اعطاء قراباغ به جمهوری آذربایجان از سوی شوروی ،از قراباغ جدا شده اند.از سوی دیگر جمهوری آذربایجان نیز مناطقی ارمنی نشین از جمهوری قراباغ از جمله شاهومیان و بخشی از مارتونی و مارتاکرت را در اشغال خود دارد و به این ترتیب 15 درصد خاک جمهوری آرتساخ ( قراباغ ) در اشغال جمهوری آذربایجان است که از نظر درصد نسبی بیش از میزان مناطقی است که دولت باکو مدعی است توسط نیروهای ارمنی اشغال شده است.
ادعای یک میلیون آواره آذربایجانی
برای پاسخ به این ادعا می بایست به آمارهای رسمی موجود از آرشیوهای اتحاد جماهیر شوروی رجوع کنیم.طبق این آمارها جمعیت قراباغ در سال 1988م. یعنی یک سال قبل از وقوع جنگ قراباغ 192000 نفر بوده است،که 145920 نفر ارمنی و 46080 نفر تالشی،تات،آذربایجانی و… ترکیب این جمعیت را تشکیل می دادند.
از طرفی طبق سرشماری سال 1989م. شهر های اشغال شده مورد ادعای آذربایجان چنین ترکیب جمعیتی داشته اند:
آقدام «28031 نفر»، جبرائیل « 54000 نفر»،فیزولی «17090 نفر»،کلبجر «7246 نفر»،قازاخ «19045 نفر»،لاچین « 7829 نفر»، شوشی « 15039 نفر» که جمعاً رقم 148280 نفر را شامل می شود. چنانچه در نظر بگیریم که تمام این 148280 نفر آذربایجانی بوده اند و همچنین آمار کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل را که آذربایجانی های تبعید شده از ارمنستان در سال 1989 را 200.000 هزار نفر اعلام کرده به این رقم اضافه کنیم به رقم 348280 نفر می رسیم که هیچ تناسبی با رقم یک میلیون نفر مورد ادعای آذربایجانی ها ندارد.
از سوی دیگر، جمهوری آذربایجان ذکر نمی کند که در اثر مناقشه قراباغ 400.000 هزار ارمنی ساکن جمهوری آذربایجان٬ بعد از قتل عام شمار زیادی از آن ها در سومگایئت ٬ گنجه و باکو ٬ آواره شدند. اگر به جمعیت جمهوری آذربایجان و ارمنستان و شمار مهاجران جنگی این دو کشور نگاه کنیم، متوجه می شویم که درصد نسبی مهاجران جنگی ارمنستان بیش از جمهوری آذربایجان است . همچنین باید به آواره شدن تمامی ده ها هزار سکنه ارمنی منطقه «شاهومیان» جمهوری قراباغ در اثر اشغال این منطقه توسط جمهوری آذربایجان نیز اشاره کرد .