نویسنده:ژیلبرت مشکنبریانس
منبع:فصلنامه پیمان،شماره 37-1385
با بررسی تاریخ دو ملت کهن ایرانی و ارمنی و سابقهٔ تاریخی و فرهنگی شان به جایگاه خاص آنها در بین سایر ملت های متمدن جهان بیشتر واقف و آگاه می شویم که این دو ملت چگونه به فرهنگ، خط و زبان خود عشق ورزیده و در طی اعصار در جهت شکوفایی آن کوشیده اند، همچنین در می یابیم آنها از جمله جوامعی هستند که به صنایع مؤثر در این زمینه ها بهایی بسیار داده اند. شاید چاپ[1] یکی از معدود شاخص های دنیای صنعتی برای سنجیدن توسعهٔ فرهنگی و فکری در جوامع امروز باشد. در بسیاری از گزارش های فرهنگی، پیش رفت صنعت چاپ و گستردگی آن بیانگر واقعیت های مهم فرهنگی و نشانگر سطح توسعهٔ فکری و اجتماعی است.
در اصل، تاریخ چاپ در ایران به پنج قرن پیش از میلاد یعنی به زمان پادشاهان هخامنشی و مهرهای سلطنتی می رسد که برای تأیید احکام و فرمان های حکومتی از آنها استفاده می کردند. ورود واژهٔ چاپ به زبان فارسی را به اواخر قرن هفتم هجری و زمان سلطنت گیخاتوخان، پسر اباقاخان مغول (690-694ق) نسبت می دهند و آن مربوط به پول های کاغذی ای بوده که به آن چاو یا کا او[2] می گفتند. عده ای نیز معتقدند واژهٔ چاپ همان چهاب یا چهابه است در زبان هندی به مفهوم مهری که با آن بر روی پارچه نقش می زدند. به هر حال یکی از رویدادهای مهم تمدن بشری اختراع صنعت چاپ در اروپا در نیمهٔ قرن پانزدهم است.
البته، از مدت ها قبل فن چاپ را چینی ها در بخش وسیعی از سرزمین های شرقی و به شکل ابتدایی آن، چاپ قالبی[3]، رایج کرده بودند اما چاپ به صورت کنده کاری و استنساخ کتب کاری دشوار و مستلزم صرف وقت و هزینهٔ زیاد بود. به علاوه، افراد معدود و انگشت شماری می توانستند از این کتاب ها استفاده کنند. نخستین گام بزرگ در فن چاپ اختراع حروف متحرک فلزی[4] به دست گوتنبرگ آلمانی در1450م/ 829ش بود که صنعت چاپ را از شکل چوبی به صورت سربی درآورد. اختراع چاپ با حروف متحرک این امکان را به وجود آورد که دروازه های تمدن بشری به روی همهٔ افراد طالب علم و دانش گشوده شود. اختراع چاپ، که نقطهٔ عطفی در تمدن بشری محسوب می شود، به تدریج از کشور مبداء یعنی آلمان به فرانسه، هلند، انگلستان، سوئیس و ایتالیا راه یافت. در آن زمان، هنوز کشورهای مصر و هندوستان ماشین چاپ و چاپخانه نداشتند و کتاب هایشان را به روش استنساخ تکثیر می کردند.
در این زمان، خلیفهٔ وقت ارامنهٔ جلفای اصفهان، اسقف خاچادور گساراتسی، مطلع شد در آلمان شخصی به نام گوتنبرگ ماشینی اختراع کرده که با آن می شود کتاب ها را تکثیر کرد. بر این اساس، یکی از روحانیان را به اروپا گسیل داشت تا در این زمینه تحقیق کند. پس از بازگشت این روحانی، بر اساس توضیحات و مشاهدات وی و بدون دسترسی به تجربهٔ گوتنبرگ، استادان ارامنهٔ جلفا با همکاری خلیفه دست به کار شدند و تمامی وسایل چاپ از قبیل ماشین چاپ، حروف، کاغذ مرکب و غیره را با دست تهیه و اقدام به ساخت آن کردند. آنها پس از یک سال و پنج ماه تلاش موفق شدند اولین کتاب را در ایران چاپ کنند و این سرآغاز تاریخ چاپ در ایران بود.
چاپخانهٔ کلیسای وانک در جلفای اصفهان در واقع قدیمی ترین چاپخانه در ایران و خاورمیانه است که با حروف سنگی مبادرت به چاپ می کرد. درست 188 سال پس از اختراع گوتنبرگ و در1017ش/1638م، برای اولین بار در ایران و خاورمیانه کتاب زبور داوود[5]به دست پیشوای مذهبی ارامنهٔ جلفای اصفهان به نام خاچادور گساراتسی در کلیسای وانک جلفای اصفهان به چاپ رسید.
در یادداشت های این کتاب نوشته شده است:
((یک سال و پنج ماه است که روز و شب بدون وقفه با کل اعضاء حوزهٔ علمیه به کار مشغولیم، برای اینکه نه از جایی دیده ایم و نه استادی داشته ایم)).
از این کتاب فقط یک جلد وجود دارد که در کتابخانهٔ بودلین دانشگاه آکسفورد انگلستان نگهداری می شود و فتوکپی آن در موزهٔ کلیسای وانک اصفهان قرار دارد. تاکنون، دربارهٔ چاپخانهٔ تاریخی کلیسای جلفا تحقیقات درستی، حداقل به زبان فارسی، صورت نگرفته است. از هشت کتاب چاپ شده در چاپخانهٔ جلفا سه کتاب مفقود شده، سه کتاب در موزهٔ جلفا، یکی در انگلستان و دیگری در اتریش نگهداری می شود.
چاپخانهٔ کلیسای وانک تنها هشت کتاب در سدهٔ هفدهم میلادی به چاپ رساند و بعد از آن، تعطیل شد اما مجدداً از 1251ش/1872م شروع به کار کرد و تا امروز مشغول به کار است و در این مدت، به غیر از هزارها آگهی، کارت دعوت و غیره، نزدیک به پانصد عنوان کتاب هم به چاپ رسانده.
چاپخانهٔ جلفای اصفهان پس از وقفه ای طولانی از 1066ش/1687م بار دیگر شروع به کار کرد ولی پس از چاپ چند کتاب مجدداً تعطیل شد. گفتنی است که این چاپخانه از 1283ش/1904م دارای حروف فارسی و لاتین بوده که به طور مستمر از آنها استفاده می کرده.
در اواخر قرن شانزدهم میلادی، با تعطیلی اولین چاپخانه با اینکه دو قرن خاموشی بر صنعت چاپ ارامنه ایران سایه افکند ولی ارمنیان جلفا این صنعت را با خود به اقصی نقاط جهان بردند و به کوشش ارمنیان جلفا و اعقاب آنها اولین چاپخانه های ارمنی زبان در آمستردام، مارسی، اجمیادزین، سنت پطرزبورگ، مدرس، کلکته و شماری دیگر از شهرهای بزرگ جهان بنیان گذارده شد.
در 1254ش/1844م، با همت شخصی به نام مانوک هوردانانیان بار دیگر صنعت چاپ در جلفا رونق گرفت. هوردانانیان ضمناً بنیان گذار مدرسه ای دخترانه در جلفا بود. او، که در جاوه زندگی می کرد، یک دستگاه کامل چاپ به زادگاهش، جلفا، فرستاد تا در کلیسای وانک از آن استفاده شود. این دستگاه چاپ به مدت سی سال بی استفاده ماند تا اینکه در 1251ش/1872م با کوشش خلیفهٔ وقت، اسقف گریگوریس هوانسیان، راه اندازی شد و کتبی خاص تعلیم زبان ارمنی منتشر کرد.
در1283 ش/1904م، بازرگانی ارمنی به نام هوسپ تومانیان ماشین چاپ دیگری به کلیسا اهدا کرده که تا به امروز مشغول به کار است.
در جلفای اصفهان، دو چاپخانهٔ دیگر نیز وجود داشته اند که متعلق به جامعهٔ ارامنه کاتولیک بوده اند. تا جایی که می دانیم یکی از آنها چاپخانهٔ لازاریت بوده که تنها سه جلد از کتاب های چاپ شده آن در دسترس است و دیگری چاپخانهٔ استپانیان متعلق به دکتر هوانس استپانیان و برادرانش که از 1324ش/1945م برای ما شناخته شده است و در آن کارهای کم تیراژی از قبیل اطلاعیه، دعوتنامه، کارت های ورودی و غیره چاپ می شده است. به طور یقین نمی توانیم بگوییم که کتاب هایی هم در این چاپخانه چاپ شده اند یا نه. این چاپخانه در حقیقت همان چاپخانهٔ لازاریت بوده که چند سال قبل در معرض فروش قرار گرفته و دستگاه چاپ و سایر متعلقات آن به فروش رسیده بود.
از 1017ش/1638م تا به امروز، اولین چاپخانهٔ ایران یعنی چاپخانهٔ کلیسای وانک اصفهان با چاپ تقویم های مذهبی، گزارش ها و آگهی های مذهبی و انتشار بیش از صدها جلد کتاب نقش مهمی در زندگی اجتماعی ارمنیان ایران داشته است.
ارامنهٔ ایران در شهرهای دیگر نیز دارای چاپخانه هایی با قدمت نسبتاً طولانی اند. چاپخانهٔ ارامنهٔ تبریز در 1267ش/1888م با همت خلیفهٔ ارامنهٔ آذربایجان، اسقف استپانوس مخیتاریان و مساعدت مالی هوانس هوانسیان، که از اهالی ماکو بود، بنیان گذارده و اولین کتاب آن در 1268ش/1889م منتشر شد.
پس از تبریز، سومین چاپخانهٔ ارامنه در ایران در تهران احداث شد. در مورد تاریخ تأسیس اولین چاپخانهٔ ارامنه در تهران نیز اختلاف نظرهایی وجود دارد. اولین جریدهٔ ارمنی زبان، که در تهران به چاپ رسیده و در دسترس است، همان شاویق است که از ابتدای1273 ش/1894 م به چاپ می رسیده.
اولین چاپخانهٔ وارداتی، که به آن باسمه خانه، بصمه خانه و بعدها مطبعه گفتند، بعد از عقد صلح نامهٔ گلستان از کشور روسیه وارد ایران شد. جالب توجه است که امروزه نیز پس از گذشت سال ها اسامی متداول و مصطلح وسایل چاپ تلفظ روسی دارند.
لازم به ذکر است که در حال حاضر چندین چاپخانهٔ ارمنی زبان در تهران وجود دارند که چاپخانهٔ آلیک معروف ترین آنهاست ولی در سال های اخیر، با رواج روش صفحه آرایی رایانه ای و منسوخ شدن تدریجی روش حروفچینی، انتشار کتاب ها و نشریه های ارمنی زبان در کلیهٔ چاپخانه ها میسر شده است.
جامعهٔ ارمنیان ایران از بدو تشکیل تا کنون هرگز همچون جامعه ای بسته عمل نکرده. گواه این موضوع شرکت مستقیم و تأثیرگذار و تأثیرپذیر ارمنیان در زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایرانیان در بسیاری از زمینه هاست و نقش ارمنیان در بنیان گذاری صنعت چاپ شاهد دیگری بر این مدعاست.