گزارش جلسه سخنرانی: رابطه نوعثمانیسم و بی ثباتی در خاورمیانه

روابط عمومی موسسه ترجمه و تحقیق هور

روز دوشنبه 20 بهمن ماه 1393 موسسه ترجمه و تحقیق هور نشستی را با حضور اردشیر پشنگ پژوهشگر ارشد مرکز بین المللی مطالعات صلح تحت عنوان” رابطه نوعثمانیسم و بی ثباتی در خاورمیانه” برگزار کرد.در این جلسه آقای اردشیر پشنگ در خصوص سیاست خارجی ترکیه در منطقه سخنرانی کرد.

در ابتدای نشست، ایساک یونانسیان عضو هیئت مدیره و مدیر روابط عمومی موسسه ترجمه و تحقیق هور ضمن خوش آمد گویی به حضار به معرفی اردشیر پشنگ و سوابق علمی وی پرداخته و مختصری از موضوع جلسه سخنرانی را برای حضار و اعضای موسسه تشریح نمود.

اردشیر پشنگ
اردشیر پشنگ

در ذیل خلاصه ای از سخنرانی اردشیر پشنگ به سمع و نظر شما می رسد.

ترکیه یکی از مهمترین کشورهای خاورمیانه با دارا بودن یک موقعیت ژئوپلتیکی قابل توجه (پل ارتباطی سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا) و یک تاریخ پرفراز و فرود طی سده های اخیر در نظام بین الملل است. از زمان فروپاشی امپراتوری عثمانی و تشکیل کشور ترکیه، تقریباً مقامات آنکارا در اقدامی قابل تامل از توجه به خاورمیانه چشم پوشی کردند و همه هم و غمشان را در راه اروپایی شدن و الحاق به این منطقه بکار بستند. اما از زمان ریاست جمهوری تورگوت اوزال ،رئیس جمهور وقت این کشور، در دهه 90 میلادی ترکها کم کم به نوعی توجه به خاورمیانه دست زدند. اما این مساله از سال 2002 و از زمان روی ار آمدن حزب عدالت و توسعه بیش از پیش شد و تبدیل به یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی این کشور شد.

تلاش برای احیای نفوذ گذشته از طریق روابط بازرگانی و فرهنگی و بهبود روابط سیاسی کم کم با عنوان «نوعثمانیسم» در میان تحلیلگران شناخته شد. فرد کلیدی این سیاست کسی نبود بجز «احمد داود اوغلو» استاد روابط بین المللی که در دوره اول مشاور نخست وزیر بود، در دوره دوم وزیر خارجه شد و از تابستان 2014 به مقام ریاست حزب عدالت و توسعه و نخست وزیری دست یافت.

وقوع بهار عربی در منطقه مقامات ترکیه ای را با وسوسه قمارآلودی مواجه کرد چرا که آنان می دیدند برنامه های بلند مدت آنها در فاصله کوتاهی در مصر و تونس به وقوع پیوسته است و اسلامگرایان نزدیک به جریان اخوان المسلمین که دارای پیوند فکری و بعضاً سازمانی قابل توجه با عدالت و توسعه بودند سر کار آمده اند. همین امر یکی از عواملی بود که وقتی در سوریه دیدند بحران اعتراضی مشابهی شکل گرفته است بخواهند با معترضین همراهی کنند در نتیجه شاهد آن هستیم که نوعی سیاست خارجی تهاجمی در قبال دمشق بکار گرفته شد و عملاً ترکیه از سال 2011 به این سو تبدیل مهمترین حامی منطقه ای بشار اسد شد. در قبال عراق نیز ترکیه در همین سالها سیاست مشابهی را پیگیری می کرد. ترکیه در حدفاصل سالهای 2008 تا 2011 با کردها در شمال عراق به نوعی تنش زدایی دست زد و از 2011 به بعد ترکیه نوعی روابط استراتژیک با اربیل را به منظور افزایش نفوذ خود در این منطقه و نیز افزایش فشا علیه بغداد ایجاد کرد. رقابتهای ترکیه با ایران در عراق و سوریه باعث شده است که ترکیه سیاست های شدیدتری برای ایجاد تغییراتی در این دو کشور در پیش بگیرد.

حتی برخی مقامات بین المللی نظیر جو بایدن ،معاون رئیس جمهور آمریکا، معتقدند که ترکیه به نوعی در ظهور و قدرت گیری داعش در عراق و سوریه دخالت داشته است. سیاست های ترکیه در قبال شهر کردنشین کوبانی در شمال سوریه و محاصره مرز شمالی این شهر، همزمان با محاصره شدنش توسط داعش را می توان بهترین مصداقی قلمداد کرد که ترکیه را در یک روند نامناسب سیاست خارجی و نوعی همراهی غیرمستقیم با نیروهای رادیکال داعش نشان می داد.

مجموع این عوامل دست به دست هم داده است تا سیاست خارجی ترکیه در قبال عراق و سوریه و برخی کشورهای دیگر منطقه را با نام نوعثمانیسم یا عثمانی گری جدید برای بسط نفوذ و قدرت این کشور در خاورمیانه تفسیر و تعبیر کرد سیاست خارجی ماجراجویانه ای که عمدتاً باعث افزایش ناآرامی و بی ثباتی در خاورمیانه و زمینه ساز رشد رادیکالیسم و تروریسم در این منطقه شده است البته تنها ترکیه عامل این مساله نیست و کشورها و عوامل دیگری نیز دخیل هستند اما آنکارا در کل منجر به گسترش ناامنی شده است. همچنین ناگفته نماند هنوز ترکیه اولویتش الحاق به اتحادیه اروپاست هرچند تا میان مدت در دستیابی به این هدفش کامیاب نخواهد بود.